پنج قطعه نهچندان آسان
برخی اتفاقها در زندگی انسان، مسیر پیشبینیشده را عوض میکند. برخی انسانها… برخی جملهها… برخی فیلمها… این پنج فیلم قطعا از اتفاقهای زندگی من است. با هرکدام از آنها بسیار آموختم و به تعریف جدید و نوینی از هنر هفتم رسیدم. این پنج فیلم و موسیقیهایش از محبوبترینها برای من است.
۱- دستفروش
فیلم دستفروش سعی در تعریف پیدایش و جستجوی خوشبختی توسط انسانها را دارد. موسیقی این فیلم بسیار سخت بود؛ چراکه تمامی پلانهای آن احتیاج به تعمق فراوان داشت. در هر اپیزود این فیلم، بیننده وارد دنیای عجیبی میشود؛ دنیایی که نمونههای بیشمار آن طی دورانها دیده شده و میشود: تلاش و جستجوی انسان برای خوشبختی.
در این موسیقی با استفاده از سازبندی و هارمونیهای ساده (بیشتر سازهای زهی، کر و سینتیسایزر) تمام تلاش خود را کردهام که بدون هیچ عرضهاندامی، موسیقی بهصورت رنگ در خدمت فیلم باشد. در آن زمان بسیار سعی شد که موسیقی به همراه فیلم بتواند تناسخ را بیان کند که از بارزترین این سکانسها، سکانس مرگ پیرزن است؛ آنجا که ساعت از کار میایستد و موسیقی با آغاز خود زندگی پایان یافته را بار دیگر جاری میکند.
۲- بایسیکلران
داستان مرد افغانی که برای حیات همسرش هفت شبانهروز روی دوچرخه پا میزند. دستفروشانی روز به روز در کنار او بزرگتر و پولدارتر میشوند و مرد افغان ضعیف و ضعیفتر… موسیقی این فیلم یک چالش اساسیتر داشت و آن این بود که از نظر جغرافیا و ملیت میبایست در راستای داستان حرکت میکرد و باعث تشدید حس نهفته در فیلم میشد. یعنی فریاد درد و استیصال مرد افغان و کودکانش. گروه کر، طبلا و سیتار به عنوان سازهای اصلی این اثر میتوانست به خوبی این فریاد را به گوش شنونده برساند. بیشتر بار این موسیقی روی دوش سیتار بود که جا دارد با تشکر فراوان یادی کنم از مرحوم «عباس مهرپویا» که یکماه برای ضبط این موسیقی ما را همراهی کرد و این ساز را بسیار زیبا نواخت. این موسیقی ممکن است بهنظر ساده باشد، ولی یکی از سختترین و چالشبرانگیزترین آثار کارنامهی هنریام محسوب میشود.
۳- ناصرالدینشاه آکتور سینما
عکاسباشی در سفری که مظفرالدینشاه به فرنگ میرود، سینماتوگراف را وارد ایران میکند… در این فیلم کارگردان نگاهی به تاریخ سینمای ایران کرده و گزیدهای از فیلمهای مختلف را با موسیقیهای اورجینال آنها به نمایش گذاشته و به همین دلیل موسیقی متن این فیلم باید جدا از بقیهی موسیقیها نباشد و یکدستی موسیقیایی در کل فیلم احساس شود. دشواری این موسیقی در همین یکدستسازی است.
موسیقی با عکاسباشی همراه میشود… گاه صدای دختر لر میدهد… گاه به والسی بدل میشود… گاه به والسی بدل میشود که حرمخانه را میرقصاند… گاه ناصرالدینشاه را به جستجوی ملیجک وامیدارد… یا دو پادشاه قاجار را به رقص وامیدارد… یکی با طوفان برگ و دیگری با طوفان فریمهای فیلمهای سانسور شده…
در این موسیقی نکتههای ظریفی هست که با یکبار شنیدن شاید دریافت نشود. ساز اصلی این موسیقی پیانو است و ارکستر زهی… پیشنهاد میکنم این موسیقی را بیش از یکبار گوش دهید.
۴- نون و گلدون
برای این فیلم، موسیقی تعریف نشده بود… تنها قرار بود بهمثابه رنگی باشد که تصاویر را پر کند… تصمیم گرفتم برای این رنگآمیزی از آکوردهای مقطع و ملودی استفاده کنم… در پارتیتور اولیه احساس کردم این تکرار آکوردها برای تماشاگر خستهکننده و یکنواخت میشود. هنگام کار کردن اولیه روی این آکوردها، گاهی یاد اذان مؤذنزادهی اردبیلی میافتادم. تا پس از چندبار نوشتن به این نتیجه رسیدم که از خود اذان استفاده کنم. این تم با سازهای مختلف اجرا شد که بهترین و تأثیرگذارترین آن، بالابان بود. سازبندی این موسیقی چهار هورن، ترومبون، پیانو، بالابان، نقاره، نیلبک و سینتیسایزر است. جا دارد از آقای حیدری (نوازنده بالابان) تشکر کنم که بدون ایشان ضبط این موسیقی میسر نبود.
۵- سکوت
سکوت، آخرین قسمت این پنجگانه است و با صحبتهایی که با کارگردان کردیم به این نتیجه رسیدیم که این فیلم به مقتضای داستان و درونمایهاش، حفظ کند. فقط در پایان فیلم در بازارچه مسگرها، سمفونی پنج بتهوون با سازهای سنتی (سهتار، تارباس، نی) اجرا شد که فضای خاص فیلم را پررنگتر کند.
عنوان | کیفیت 128 | کیفیت 320 |
آهنگساز | مجید انتظامی |
آثار این مجموعه در سالهای مختلف تصنیف، اجرا و ضبط شده است و امروز نام همهی نوازندگان محترمی که با هنرشان من را در اجرای این آثار یاری کردند به یاد نمیآورم.
در این فرصت از همهی ایشان سپاسگزاری میکنم. |